وروجک

من عاشق مردی شدم.علت ندارد

 

یادم  نمی آید  ز  کی  مدت   ندارد

بیچاره ای مثل خودم. بیکارو بی عار

جز من کسی بر دیدنش رغبت ندارد

این کیس عالی. خانه اش در کوچه ماست

اما نمی بیند مرا دقت ندارد!

هی زیر چشمی میشوم خیره به چشمش

ابن زیر چشمی ها ولی لذت ندارد

او هم به من زل میزند در رفت و آمد

در چشمش اما ذره ای حالت ندارد!

در کوچه روزی حرف خود را میزنم من

تهران چرا یک کوچه ی خلوت ندارد؟!

((همشیره)) میگوید به من از روی عادت

با این که با من ذره ای نسبت ندارد!

شک کرده بودم یک زمانی زن گرفته

در دستش اما حلقه و ساعت ندارد!

در روز روشن دیده من را با غریبه

چیزی نمی گوید به او. غیرت ندارد!

با هر بهانه میشود همصحبت من

اما  برای  بردنم  همت   ندارد!

در خواب خوش می بینمش هر شب کنارم

اما چرا این خواب ها صحت ندارد؟!

مرد مجرد کم شده در دوره ی ما

فکری به حال ما چرا دولت ندارد؟!

باید ز چین صادر شود مرد مجرد

حتی اگر چشم و سر و صورت ندارد

من حق او هستم مسلم مثل نفتم!

اما نمی گیرد مرا قدرت ندارد!

با این که خشکش می زند در کوچه گاهی

او را نمیدزدد کسی .جرات ندارد

گاهی به او حق می دهم در زندگانی

زیرا برای عاشقی فرصت ندارد

از کودکی ها می دویده تا به امروز

نان دارد اما سفره اش برکت ندارد

دنبال سهمی از عدالت می دود او

این سهم ما می باشد و منت ندارد!

دنیا به یک عده وفا دارد همیشه

اما به ما بیچاره ها رحمت ندارد

روزی به او حرف دلم را می زنم من

باید بگویم گفتنش وحشت ندارد!

از جانب من ازدواجم جور جور است!

او میل با من بودن و وصلت ندارد!

 

((معصومه پاکروان))



نظرات شما عزیزان:

کاوه
ساعت14:51---11 مهر 1390
من کاوه هستم و شما را به وبلاگم دعوت می کنم تا دیدن کنید نظر بدهید

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در پنج شنبه 24 شهريور 1390برچسب:,ساعت 9:52 توسط سیروان| |


Power By: LoxBlog.Com